ونچر کپیتال (Venture Capital) یا سرمایه گذاری خطرپذیر چیست؟

آخرین به روز رسانی: می 2, 2024

این مقاله مفهوم ونچر کپیتال (Venture Capital  یا سرمایه گذاری خطر پذیر) را به صورت جامع مورد بررسی قرار می دهد که شامل تاریخچه آن، بازیگران اصلی این عرصه ، استراتژی های سرمایه گذاری و همچنین چشم اندازهای آینده آن است. این مقاله مراحل مختلف ونچر کپیتال را بررسی می کند، از سید فاندینگ (سرمایه گذاری رشد ایده) گرفته تا مراحل A ، B و مراحل بعد از آن. علاوه بر این، انواع مختلف ونچر کپیتال نظیر ونچر کپیتال شرکتی و فرشته سرمایه گذار را پوشش می دهد. این مقاله همچنین فرآیند بررسی دقیق و موشکافانه ای که توسط سرمایه گذاران انجام می شود را مورد بررسی قرار داده و تجزیه و تحلیل می کند که چگونه شرکت های سرمایه گذاری، سرمایه گذاری های بالقوه و مستعد را مورد ارزیابی قرار می دهند و چه عواملی را هنگام تصمیم گیری در مورد این سرمایه گذاری ها در نظر می گیرند. در نهایت ، آخرین فرآیندها و چالش هایی را که صنعت ونچر کپیتال با آن روبرو است، از جمله تأثیر کووید-19 و همچنین افزایش منابع مالی جایگزین را مورد تحلیل و بررسی قرار می دهد.

ونچر کپیتال (Venture Capital) یا سرمایه گذاری خطرپذیر چیست؟

ونچر کپیتال (Venture Capital) یا سرمایه گذاری خطرپذیر، نوعی سرمایه گذاری خصوصی و مالی است که توسط سرمایه گذاران به استارتاپ ها و شرکت های کوچک که پتانسیل رشد را دارند، اعطا می شود. افراد ثروتمند، بانک ها و سایر موسسات مالی از رایج ترین منابع ونچر کپیتال هستند. و لزوما نباید پولی باشد. در واقع، اغلب به عنوان دانش فنی یا مدیریتی در دسترس قرار می گیرد. VC اغلب به کسب و کارهای کوچک با پتانسیل رشد عالی یا به شرکت هایی که به سرعت در حال رشد هستند و به دنبال تامین منابع مالی برای توسعه بیشتر هستند، اعطا می شود.

نکات کلیدی

کلمه “ونچر کپیتال” به سرمایه ارائه شده به شرکت ها و کارآفرینان اشاره دارد.

ونچر کپیتالیست ها (سرمایه گذاران خطر پذیر) می توانند انواع مختلفی از حمایت نظیر حمایت مالی ، حمایت مرتبط با تکنولوژی و فناوری و همچنین تجربه مدیریتی را در دسترس افراد و شرکت ها قرار دهند.

ونچر کپیتال می تواند در مراحل مختلف توسعه در دسترس قرا گیرد ؛ با این حال ، معمولا برای سرمایه گذاری اولیه و سید فاندینگ استفاده می شود.

صندوق های ونچر کپیتال سرمایه گذاری هایی متمرکز را در محیط هایی که توانایی رشد بالایی دارند نظیر استارتاپ ها و سایر شرکت های نوپا انجام می دهند و این سرمایه ها اغلب فقط در اختیار سرمایه گذاران مجاز و قابل اعتماد قرار می گیرد.

ونچر کپیتال پس از جنگ جهانی دوم از یک فعالیت منحصر بفرد به یک صنعت پیچیده تبدیل شد که با داشتن چندین بازیگر مختلف نقشی حیاتی در ایجاد نوآوری ایفا می کند.

درک هرچه بهتر ونچر کپیتال (Venture Capital)

همانطور که قبلا بحث کردیم، VC به استارتاپ ها و کسب و کارهای کوچک که دارای پتانسیل توسعه قابل توجهی باشند، کمک مالی می کند. تامین مالی اغلب به شکل سهامی خاص (PE) انجام می شود ، اگرچه ممکن است به شکل دانش مانند دانش فنی یا مدیریتی نیز باشد.

معاملات VC اغلب شامل ایجاد سهم های بزرگ از یک شرکت است که از طریق مشارکت های محدود و مستقل به چند سرمایه گذار فروخته می شود. این روابط توسط شرکت های ونچر کپیتال شکل می گیرد و ممکن است شامل گروهی از شرکت های مشابه باشد.

یکی از تمایز های قابل توجه بین ونچر کپیتال و سایر معاملات سهامی خاص این است که ونچر کپیتال بر روی شرکت های نوظهور و استارتاپی که به دنبال بودجه قابل توجهی برای شروع هستند تمرکز دارد، در حالی که PE مناسب شرکت های بزرگتری است که به دنبال تزریق سرمایه از طریق فروش سهام هستند یا همچنین فرصتی برای بنیانگذاران شرکت ها که به دنبال انتقال برخی از سهام مالکیت خود می باشند.

ونچر کپیتالیست ها به طور معمول با در نظر گرفتن ریسک های احتمالی باز هم جذب فرصت هایی می شوند که بازده‌ای بالاتر از حد متوسط را ارائه می دهند. برای کسب و کارهای جدید یا پروژه هایی با سابقه عملیاتی کوتاه (کمتر از دو سال) ، ونچر کپیتال به شکلی فزاینده به منبعی محبوب و ضروری برای سرمایه گذاری تبدیل شده است، به ویژه اگر آنها دسترسی به بازارهای سرمایه، وام های بانکی یا سایر ابزارهای مالی را نداشته باشند. با این حال، یکی از معایب عمده ونچر کپیتال این است که سرمایه گذاران اغلب سهام شرکت را دریافت می کنند، در نتیجه در تصمیمات تجاری حرفی برای گفتن خواهند داشت.

در واقع می توان گفت که بزرگترین عیب ونچر کپیتال این است که سرمایه گذاران اغلب در ازای سرمایه ای که وارد شرکت می کنند، سهام شرکت را دریافت می کنند و بنابراین در تصمیمات تجاری آینده شرکت نقشی فعال خواهند داشت.

تاریخچه ونچر کپیتال چیست؟

سرمایه گذاری خصوصی (سرمایه گذاری در سهامی خاص) بخشی به نام ونچر کپیتال دارد. در حالی که ریشه های PE به قرن نوزدهم باز می گردد، سابقه VC به دوران پس از جنگ جهانی دوم بر می گردد که به تدریج به عنوان یک صنعت ظاهر شد.

جورج دوریوت ، استاد دانشکده کسب و کار هاروارد ، در دنیا به عنوان “پدر ونچر کپیتال” شناخته می شود. در سال 1946، او شرکتAmerican Research and Development Corporation را تاسیس کرد و 3.58 میلیون دلار در شرکت هایی که فناوری های مورد استفاده در جنگ جهانی دوم را توسعه می دادند، سرمایه گذاری کرد.

سرمایه گذاری اولیه شرکت در یک استارتاپ بود که قصد داشت از تکنولوژی اشعه ایکس برای درمان سرطان استفاده کند. وقتی که این کسب و کار در سال 1955 به صورت عمومی معرفی شد، در واقع سرمایه گذاری 200000 دلاری دوریوت هم به 1.8 میلیون دلار تبدیل شد.

ضربه ناشی از بحران مالی 2008 - 2007 چگونه بود؟

بحران مالی سال های 2008 – 2007 بر کسب و کار ونچر کپیتال تأثیر بسزایی گذاشت. ونچر کپیتالیست ها و سایر سرمایه گذاران که برای بسیاری از استارتاپ‌ها و کسب و کارهای کوچک بودجه فراهم می کردند، در زمینه سرمایه گذاری و خرج کردن پول های خود محتاط تر شدند.

ظهور پدیده یونیکورن استارتاپ نشان دهنده تغییر پس از آن رکود بزرگ بود. یونیکورن به استارتاپ سهامی خاص گفته می شود که ارزش تقریبی بیش از 1 میلیارد دلار را دارا می باشد.

این شرکت ها شروع به جذب گروه متنوعی از سرمایه گذاران کردند که به دنبال بازده بالا در محیطی با نرخ مالیات پایین بودند، از جمله این شرکت ها می توان به صندوق های ثروت ملی (SWFs) و شرکت های برجسته سرمایه گذاری خصوصی اشاره کرد. ورود آنها باعث تغییر در اکوسیستم ونچر کپیتال شد.

گسترش به سمت غرب آمریکا

اگرچه در ابتدا عمدتا توسط بانک های شمال شرقی آمریکا پشتیبانی می شد، با اینحال ونچر کپیتال با گسترش بخش فناوری، بیشتر بر ساحل غربی (West Coast) متمرکز شد. شرکتFairchild Semiconductor  توسط هشت مهندس (“هشت خائن”) از پژوهشکده الکترونیک ویلیام شاکلی تاسیس شد و اغلب به عنوان اولین شرکت فناوری شناخته می شود که توسط ونچر کپیتال مورد حمایت قرار گرفته است. شرمن فیرچایلد ، تاجری اهل ساحل شرقی که صاحب شرکت “دوربین و ابزارآلات فیرچایلد” بود، این بودجه را فراهم کرد.

آرتور راک – یک بانکدار در شرکت سهامی Hayden, Stone & Co – نقشی کلیدی در به سرانجام رسیدن معامله بین “اینتل” و “اپل” ایفا کرد. بعدها در شهر نیویورک، یکی از اولین شرکت های VC در سیلیکون ولی ، را تاسیس کرد که “دیویس و راک” نام داشت و به برخی از تأثیرگذارترین شرکت های حوزه فناوری مانند اینتل و اپل کمک مالی کرد.

در سال 1992 ، شرکت های ساحل غربی 48 درصد از کل سرمایه گذاری های دلاری را دریافت کردند، در حالی که صنایع مستقر در ساحل شمال شرقی تنها 20 درصد را دریافت کردند.

حتی امروزه، طبق گزارش Pitchbook و انجمن ملی ونچر کپیتال، وضعیت تغییر چندانی نداشته است. در سال 2022، اگرچه شرکت های ساحل غربی بیش از %37 از کل معاملات را تشکیل می دادند (اما حدود %48 از ارزش پولی معاملات) ، منطقه Mid-Atlantic تنها شاهد حدود %24 از کل معاملات (و تقریبا 18% از کل ارزش پولی معاملات) بود.

در سال 2022، شرکت هایی در ایالات متحده که توسط ونچر کپیتالیست ها حمایت می شدند موفق به جمع آوری 160 میلیارد دلار بودجه شدند. این مقدار قابل توجه از تزریق سرمایه نشان دهنده اعتماد قوی سرمایه گذاران به پتانسیل این شرکت ها برای رشد و بازگشت چشمگیر سرمایه است.

قوانین چگونه به کمک ونچر کپیتال آمدند؟

یک سری از تحولات قانونی به عنوان یک کانال مالی و مجاز به ترویج VC کمک فراوانی کرد. اولین تغییر در قانون سرمایه گذاری کسب و کارهای کوچک (SBIC) در سال 1958 رخ داد. این قانون با ارایه معافیت های مالیاتی به سرمایه گذاران باعث تقویت صنعت VC شد. در سال 1978، قانون مالیات بر درآمد تغییر کرد تا مالیات بر سود سرمایه را از %49 به %28 کاهش دهد.

سپس در سال 1979، یک تغییر در قانون تامین درآمد بازنشستگان (ERISA)، صندوق های بازنشستگی را قادر ساخت تا %10 از دارایی های خود را در شرکت های کوچک یا جدید سرمایه گذاری کنند. این اقدام باعث افزایش سرمایه گذاری توسط صندوق های بازنشستگی که حالا جیبشان پر پول بود، شد. مالیات بر سود سرمایه در سال 1981 به 20 درصد کاهش یافت.

این سه اقدام نوآورانه رشد ونچر کپیتال را تسریع کرد و دهه 1980 به دوران طلایی برای ونچر کپیتال تبدیل شد و سرمایه ای که حالا در سال 1987 به 4.9 میلیارد دلار رسیده بود.

حباب “دات کام” همچنین این کسب و کار را به شدت در معرض توجه قرار داد، زیرا ونچر کپیتالیست ها به دنبال سودی سریع در کسب و کارهای بسیار ارزشمند مبتنی بر اینترنت بودند.

بر اساس برخی برآوردها ، سطح تامین مالی در آن دوره زمانی به حدود 30 میلیارد دلار رسید. این رقم به حدی زیاد بود که مجله “وال استریت موجو” از آن به عنوان حباب ” دات کام” یاد کرده است.

با این حال، بازده های مالی پیش بینی شده برآورده نشدند و ارزش بسیاری از شرکت های اینترنتی سقوط کرده و بسیاری از آن ها دچار ورشکستگی شدند.

مزایا و معایب ونچر کپیتال

ونچر کپیتال به شرکت های نوظهور که به بازار سهام دسترسی ندارند یا نقدینگی کافی برای دریافت وام ندارند، پیشنهاد سرمایه گذاری می دهد. این توافق می تواند برای هر دو طرف معامله سودآور باشد زیرا شرکت ها در حالیکه برای شروع کار خود به بودجه نیاز دارند، آن را دریافت می کنند، و در عوض سرمایه گذاران سهام شرکت هایی را دریافت می کنند که پتانسیل بالایی برای پیشرفت داشته و از طریق آن می توانند به سود زیادی دست یابند.

سرمایه گذاری از طریق ونچر کپیتال مزایای دیگری هم دارد. علاوه بر سرمایه گذاری، ونچر کپیتالیست ها اغلب خدماتی نظیر مشاوره و شبکه سازی را نیز در اختیار شرکت ها قرار می دهند تا شرکت ها علاوه بر اینکه به اوضاعشان سر و سامان بدهند، در واقع بتوانند استعدادها و سرمایه های بیشتری را نیز جذب کنند. یک حمایت قوی ونچر کپیتالی در واقع منجر به جذب سرمایه بیشتر می شود.

از سوی دیگر، شرکتی که ونچر کپیتال را دریافت می کند، در واقع در معرض خطر از دست دادن خلاقیت در مسیر آینده خود است. به عبارتی دیگر، شرکت در تصمیم گیری های مرتبط با آینده خود بسیار محدود می شود. ونچر کپیتالیست ها احتمالا به دنبال بخش بزرگی از سهام شرکت خواهند بود و همچنین ممکن است در زمینه های مدیریتی نیز مطالباتی داشته باشند. بسیاری از ونچر کپیتالیست ها فقط علاقه مند به سرمایه گذاری کوتاه مدت و با بازده بالا هستند و ممکن است بر شرکت فشار وارد کنند تا به محض رسیدن به سود دهی شرکت را بفروش برسانند.

مزایا

  • به شرکت های نوپا کمک مالی می کند تا بتوانند فعالیت های خود را شروع کنند.
  • شرکت ها برای دریافت ونچر کپیتال به جریان نقدینگی یا دارایی نیاز ندارند.
  • خدمات مشاوره‌ای و شبکه سازی که VC فراهم می کند به کسب و کارهای نوظهور کمک می کند تا استعداد ها و سرمایه های بیشتری کسب کنند.

معایب

  • ونچر کپیتالیست ها به بخش قابل توجهی از سهام شرکت دسترسی پیدا خواهند کرد.
  • شرکت ها ممکن است استقلال خلاقانه خود را از دست بدهند زیرا سرمایه گذاران انتظار سودی سریع را دارند.
  • ونچر کپیتالیست ها ممکن است از شرکت ها بخواهند که شرکت را به فروش برسانند به جای اینکه رشد بلند مدت را در نظر داشته باشند.

انواع مختلف ونچر کپیتال چگونه دسته بندی می شود؟

ونچر کپیتال به صورت کلی با توجه به مرحله رشد شرکت دریافت کننده سرمایه، طبقه بندی می شود. به طور کلی، هرچه یک شرکت جوان تر باشد، ریسک برای سرمایه گذاران بالاتر است.

مراحل مختلف سرمایه گذاری در ونچر کپیتال به شرح زیر است:

پیش از رشد ایده: این اولین مرحله از ایجاد کسب و کار است که در آن بنیانگذاران تلاش می کنند یک مفهوم را به یک استراتژی کسب و کار ملموس و با پتانسیل بالا تبدیل کنند. آنها ممکن است به یک شتاب دهنده استارتاپی بپیوندند تا سرمایه گذاری و راهنمایی اولیه را دریافت کنند.

رشد ایده: این سرمایه توسط کسب و کارهای نوظهور برای تولید محصول اولیه خود مورد استفاده قرار می گیرد. از آنجا که در حال حاضر هیچ منبع درآمدی در شرکت وجود ندارد، شرکت به طور کامل به ونچر کپیتالیست ها برای حمایت از پروژه خود وابسته خواهد بود.

سرمایه گذاری در مراحل اولیه: هنگامی که شرکت به مرحله تولید محصول رسیده باشد، به سرمایه گذاری بیشتری به منظور افزایش تولید و فروش، قبل از رسیدن به خودکفایی نیاز دارد. این شرکت بعدا به یک یا چند دور سرمایه گذاری نیاز دارد که اغلب به عنوان مرحله A ، مرحله B و غیره از آن ها یاد می شود.

برای اطلاع از تفاوت «ونچر کپیتال» و «انجل اینوستور» می‌توانید به آدرس زیر مراجعه فرمایید:

تفاوت ونچر کپیتال و انجل اینوستور